Alone in the dark نمایشی از ترس و بقا! بررسی و نظرات منتقدان

Alone in the dark نمایشی از ترس و بقا! بررسی و نظرات منتقدان

اخبار گیم
زمان مطالعه: 7 دقیقه

Alone in the Dark، پروژه‌ی ریبوت ۲۰۲۴ از THQ Nordic و Pieces Interactive شاید همان چیزی است که نیاز داریم در بازی‌های مدرن بیشتر ببینیم. این بازی یک بازی کاملا تک‌نفره است، اگرچه شخصیت‌های اصلی دوگانه آن می‌توانستند حالت همکاری را به گزینه‌ای جذاب تبدیل کنند. تمرکز اصلی بازی بر روی کاوش و حل معماست، نه اکشن تمام‌عیار. بازی خطی است. و مهم‌تر از همه، این یک بازی میان‌رده (Double-A) است، در زمانی که عمدتا به نفع غول‌های رده اول (Triple-A) و بازی‌های مستقل ساخته‌شده توسط تیم‌های کوچک، منسوخ شده‌اند.

Alone in the Dark روی شخصیت‌ها و یک عمارت تسخیرشده تمرکز می‌کند که همگی نام‌هایی مشابه با نسخه اصلی ۱۹۹۲ دارند. با این حال، داستان اصلی و تمایلات سبک ماجراجویی بازی قدیمی را کنار گذاشته و به نفع تجربه‌ای ترسناک سوم شخص از نمای پشت سر، شبیه عناوین مدرن این ژانر، پیش می‌رود. فیلمنامه‌ی بازی توسط Mikael Hedberg، نویسنده‌ی بازی‌های تحسین‌شده‌ی SOMA و Amnesia: The Dark Descent، نوشته شده است.

داستان بازی Alon in the Dark و ارتباط آن با نسخه قبلی!

عموی امیلی هارتوود، جرمی، در جایی در عمارت پیچ در پیچ Derceto به طرز مرموزی ناپدید شده است. این عمارت وسیع که در طول تاریخ طولانی‌اش قبلا به عنوان مزرعه برده داری، مقر فرقه‌ای مذهبی و محل تجمع هنرمندان غیرمتعارف استفاده می‌شده، اخیرا میزبان وارثان ثروتمند و فیلمنامه‌نویسان افسرده بوده است. به عبارت دیگر، این عمارت به مکانی تبدیل شده که افراد ثروتمند، اعضای خانواده‌شان را که نمی‌خواهند ببینند به آنجا می‌فرستند.

با این حال، امیلی به اندازه کافی برای جرمی هارتوود اهمیت قائل است که پس از دریافت آخرین نامه او به عمارت سر بزند. هذیان‌های توهم‌آلود موجود در نامه او را به اندازه‌ای نگران می‌کند که برای همراهی‌اش یک کارآگاه خصوصی به نام ادوارد کارنبی استخدام کند. بنابراین، زمانی که مشخص می‌شود کارکنان عمدا خصمانه سعی دارند این دو غریبه را بدون ارائه هیچ پاسخ رضایت‌بخش در مورد وضعیت یا محل اقامت جرمی از عمارت دور کنند، این دو نفر جستجوی خود را برای یافتن مرد گمشده آغاز می‌کنند.

با شروع بازی، امیلی هارتوود و ادوارد کارنبی به عمارت Derceto می‌رسند، محیطی آشنا که طرفداران آن را از اولین بازی که ژانر وحشت بقا را در سال ۱۹۹۲ راه انداخت، به یاد می‌آورند. هارتوود و کارنبی همچنین شخصیت‌های اصلی آن بازی کلاسیک بودند، اگرچه این بار توسط جودی کومر از فیلم «آخرین دوئل» و دیوید هاربر از سریال «چیزهای عجیب» بازی می‌شوند.

پیچش دیگر این است که در حالی که در بازی اصلی، عموی امیلی، جرمی، قبل از شروع داستان خودکشی کرده بود، این بار او هنوز زنده است و امیلی و ادوارد – هر کدام با کمپین خودشان – آمده‌اند تا او را از Derceto بیرون بیاورند، عمارتی که اکنون به عنوان یک بیمارستان روانی بازسازی شده که گرفتار پوسیدگی غیرقابل توضیحی شده است.

گیم پلی Alone in the Dark ساده تر از انچه که فکرش را میکنید!

در Alone in the Dark، درست مانند بسیاری از بازی‌های ترسناک بقا، مهمات و تجهیزات پزشکی به شدت کمیاب هستند. این موضوع مبارزات را به تجربه‌ای هیجان‌انگیز و پر از اضطراب تبدیل می‌کند.

هر شلیک با دقت انجام می‌شود، چرا که گلوله‌ها به ندرت یافت می‌شوند. همیشه به دنبال راه‌هایی برای فریب هیولاهای عجیب و غریب بازی باشید تا منابع کمتری از اسلحه ها استفاده کنید. گاهی اوقات میتوانید آنها را در یک گذرگاه باریک به دام بیاندازید تا با بیل زنگ‌زده (و شکننده) به سرشان ضربه بزنید و گاهی اوقات قبل از غافلگیر کردنشان با یک کوکتل مولوتوف دقیق، به فاصله‌ای امن عقب‌نشینی کنید.

با این حال، وجود تعداد قابل توجهی ظرف خالی در کنار سبک بازی صرفه‌جویانه، این ظن را ایجاد می‌کند که بازی با نیازهای فوری سازگار می‌شود و در صورت نیاز، منابع را به شما اختصاص می‌دهد.

درگیری‌های اولیه در Alone in the Dark لذت‌ خاصی دارد چون حس ناشناخته بودن موجودات و حمله ناگهانی شان ترس و آدرنالین شما را به اوج می رساند و آنها را به یاد ماندنی می‌کرد، به خصوص رویارویی‌ها در محله فرانسوی.

نکات برجسته گیم‌پلی Alone in the Dark:

  • مدیریت منابع: مهمات و تجهیزات پزشکی به شدت کمیاب هستند که باعث می‌شود هر نبردی تنش‌زا و هیجان‌انگیز باشد.
  • مبارزات متنوع: از نبردهای تن به تن با سلاح‌های سرد گرفته تا پرتاب کوکتل مولوتوف، تنوع خوبی در مبارزات بازی وجود دارد.
  • طراحی مراحل: محیط‌های بازی به خوبی طراحی شده‌اند و حس ترس و اضطراب را القا می‌کنند.
  • معماها: معماهای بازی چالش‌برانگیز و جذاب هستند و به پیشرفت داستان کمک می‌کنند.

گرافیک Alone in the Dark: کابوسی تاریک و وهم‌آلود

Alone in the Dark با استفاده از موتور Unreal Engine 4، تجربه‌ای بصری خیره‌کننده و کابوس‌وار را ارائه می‌دهد. این بازی از نظر بصری، به دو بخش مجزا تقسیم می‌شود: دنیای واقعی و دنیای تاریکی.

دنیای واقعی:

  • محیط‌های دنیای واقعی بازی، با جزئیات دقیق و واقع‌گرایانه طراحی شده‌اند.
  • نورپردازی در این بخش از بازی، طبیعی و باورپذیر است و به ایجاد حس تعلیق و اضطراب کمک می‌کند.
  • انیمیشن‌های شخصیت‌ها روان و طبیعی هستند.

دنیای تاریکی:

  • دنیای تاریکی، فضایی وهم‌آلود و کابوس‌وار دارد که با استفاده از سایه‌پردازی سنگین، مه غلیظ و جلوه‌های بصری خاص، به تصویر کشیده می‌شود.
  • طراحی موجودات در این بخش از بازی، خلاقانه و ترسناک است.
  • نورپردازی در دنیای تاریکی، غیرطبیعی و وهم‌آلود است و به ایجاد حس ترس و دلهره کمک می‌کند.

نقاط قوت:

  • استفاده از موتور گرافیکی قدرتمند Unreal Engine 4 ودر نتیجه جزئیات دقیق و واقع‌گرایانه در دنیای واقعی.
  • نورپردازی طبیعی و باورپذیر و انیمیشن‌های روان و طبیعی.
  • دنیای تاریکی وهم‌آلود و کابوس‌وار.
  • طراحی خلاقانه و ترسناک موجودات.

نقاط ضعف:

  • افت فریم در برخی از بخش‌های بازی، به خصوص در دنیای تاریکی.
  • عدم وجود تنوع کافی در محیط‌های دنیای واقعی.
  • برخی از بافت‌ها می‌توانستند با کیفیت‌تر باشند.

نکات اضافی:

  • Alone in the Dark از حالت HDR پشتیبانی می‌کند که می‌تواند تجربه بصری را به طور قابل توجهی ارتقا دهد.
  • بازی Alone in the Dark دارای تنظیمات مختلف گرافیکی است که می‌توانید آنها را با توجه به سلیقه و قدرت سیستم خودتان، تنظیم کنید.

Alone in the Dark: بازسازی‌ای که نقاط قوت و ضعف خود را دارد

در ادامه به بررسی نظرات انتقادی یک بازیکن می پردازیم که در سایت Gamespot منتشر شده است.

وقتی به بهترین بازی‌های ژانر وحشت-بقا فکر می‌کنم، اغلب با خودم کلنجار می‌روم که آیا سیستم‌های مبارزه دست و پاگیرشان آن‌ها را بهتر کرده‌اند یا نه. ناتوانی در دفاع قابل اعتماد از خود، وحشت موجود در تخیلات ضدقهرمانانه را در بازی‌هایی مثل سایلنت هیل بیشتر می‌کرد و دست و پا چلفیِ مبارزه با مردگان متحرک در رزیدنت ایول، به عنصری کلیدی در ایجاد تنش تبدیل شد. با در نظر گرفتن این موضوع، آیا یک بازی ترسناک مدرن می‌تواند از داشتن سیستم دفاع شخصی به طور مشابهی ناشیانه بهره‌مند شود؟

اصلی‌ترین مشکل بازی Alone in the Dark، مبارزات ضعیف آن است که پیش‌تر هم به آن اشاره شد. در کل سه اسلحه در بازی وجود دارد و هرچند استفاده از آن‌ها احساس سنگینی می‌کند، که در یک بازی ترسناک مطلوب است، اما از بین بردن هیولاها در راهروها و اتاق‌خواب‌های عمارت Derceto بیشتر شبیه یک کار اجباری است. بسیاری از دشمنان از نظر رفتاری یکنواخت به نظر می‌رسند و اغلب به طرز خنده‌داری متوجه شما نمی‌شوند یا به دلیل گیر کردن به محیط یا حتی گیر کردن به یکدیگر (وقتی به صورت گروهی ظاهر می‌شوند) قادر به رسیدن به شما نیستند.

حتی معدود دشمنانی که رفتار متفاوتی دارند، مثل هیولایی که روی چهار دست و پا کمین می‌کند و ناگهان حمله می‌کند یا موجودات بال‌دار شبیه حشرات که به سمت شما هجوم می‌آورند، به قدری به سادگی کشته می‌شوند که به سرعت احساس کردم شاید بازی بدون هیچ مبارزه‌ای لذت‌بخش‌تر بود.

مبارزات تن به تن حتی از مبارزه با اسلحه هم بدتر است. سیستم ضربه زدن بیشتر شبیه تکان دادن بی‌هدف اسلحه به نظر می‌رسد. به این نتیجه رسیدم که برای بهترین نتیجه، باید دکمه‌ی حمله‌ی تن به تن را بی‌هدف فشار دهم و فقط امیدوار باشم که قبل از رسیدن دشمن، او را از پای درآورم. البته در این کار همیشه هم موفق نبودم.

اما نه اسلحه و نه مبارزه تن به تن به پای استفاده گیج‌کننده از سلاح‌های پرتابی نمی‌رسند. بطری و کوکتل مولوتف در محیط‌های بازی پراکنده شده‌اند که می‌توانید آن‌ها را به سمت هیولاهای زیادی که در مسیرتان قرار دارند پرتاب کنید. اما نمی‌توانید آن‌ها را به لیست وسایل خود اضافه کنید. شما مجبورید آن‌ها را از همان جایی که پیدا کرده‌اید پرتاب کنید و بازی هم با نمایش دکمه‌ی برداشتن (RT/R2) و پرتاب فوری و بی‌هدفِ آن‌ها توسط شخصیت، این موضوع را به شما می‌آموزد.

این یعنی دفعه‌ی بعد که می‌خواهید از یکی از این سلاح‌ها استفاده کنید، باید دکمه را نگه دارید تا بتوانید پرتاب را نشانه‌گیری کنید. اما همچنان قرار نیست با این اشیا در دستتان حرکت کنید و اگر تلاش کنید، شخصیت به آرامی در جهتی که نشان می‌دهید راه می‌رود، در حالی که قوس پرتاب همچنان روی صفحه‌تان باقی می‌ماند. این به راحتی یکی از خام‌ترین سیستم‌های مبارزه‌ی تن به تن است که در یک بازی ترسناک به خاطر می‌آورم.

برخی معما ها به طرز آزاردهنده‌ای گنگ بودند و راه‌حل‌هایشان هیچ ربطی به سرنخ‌های موجود در محیط بازی نداشتند. بسیاری از این معماها حول پیدا کردن کدهای صندوق یا سرهم کردن اشیاء شکسته می‌چرخیدند. برای مثال، در یک مورد مجبور شدم یک کد سه رقمی را از نامه‌ای که پیدا کرده بودم استنتاج کنم، و در نهایت راه‌حل منطقی به نظر نمی‌رسید. Alone in the Dark گاهی اوقات بیشتر از حد نیاز سردردآور است.

خوشبختانه، موسیقی متن بازی Alone in the Dark در سبک “جازِ آخرالزمانی” داروی خوبی برای تمام مشکلات بازی است که با عملکرد خوب بازیگران، یعنی جودی کومر (از سریال کشتن ایو) و دیوید هاربر (از سریال چیزهای عجیب) تقویت شده بود. اما در نهایت، هرگز احساس نکردم که چهره‌های شناخته‌شده‌ی هالیوود، کیفیت بازی را به اندازه‌ای بالا ببرند که حضورشان را به جز جذابیت اسم‌های بزرگ، توجیه کند. آن‌ها به هیچ وجه در نقش‌های خود بد نیستند، اما حس نکردم که عنصری را به بازی اضافه کرده‌اند که بازیگران بااستعداد دیگر نمی‌توانستند ارائه دهند. به همین دلیل، حضور آن‌ها بیشتر به استفاده ابزاری از شهرت بازیگران برای جلب توجه مخاطب شباهت دارد.

جمع بندی Abazi

Alone in the Dark بازسازی نسخه قبلی با همین نام تجربه‌ای منحصر به فرد در ژانر وحشت بقا ارائه می‌دهد. این بازی با فضاسازی ترسناک، داستان گیرا و گیم‌پلی چالش‌برانگیز، طرفداران این ژانر را مجذوب خود می‌کند.

Alone in the Dark یک بازی بی‌نقص نیست، اما نقاط قوت آن به مراتب بیشتر از نقاط ضعف آن است. اگر به دنبال یک بازی ترسناک و هیجان‌انگیز هستید که شما را به چالش بکشد، Alone in the Dark را امتحان کنید.

این بازی به طور خاص برای طرفداران ژانر وحشت بقا و کسانی که به دنبال تجربه‌ای منحصر به فرد و چالش‌برانگیز هستند، توصیه می‌شود.

تاریخ آخرین آپدیت:  ۱۰ام مرداد ۱۴۰۳

پایان

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید